تابستان ایرانی

این جمعیت راتا3000نفرتخمین زده اند.آن ها جمع نشده اند که یک نصف روز محله وشهرشان را از زباله تمیز کنند!

برای کاشتن درخت هم نیامده اند!

هیچ جشنواره خیریه ای هم در کار نیست!

برای شنیدن سخنان یک هنرمند یا اندیشمند هم نیامده اند!

کسی به آلودگی هوا و سیستم خراب فاضلاب شهری هم معترض نیست!

برای دیدن یک نمایش خیابانی هم که که عمرا وقت نمی گذارند چرا که همیشه کمبود وقت دارند!

باکودکان شان دارند تماشا می کنند امامسابقه ورزشی کودکان و جشن بادبادک بازی هم نیست!

برای تقدیر از انسانی شایسته هم جمع نیستند...

اما آمده اند... باخانواده هم آمده اند... والبته کلی هم وقت گذاشته اند وبا چه لذتی هم تماشا می کنند!!!

جامعه ای که خود را منزه و پاک می پندارد و همه ی گناهان و خطاها رادر دیگری!
واین دیگری را هم شایسته اعدام در وسط شهر...
گناهکار باید به سزای عادلانه تجاوزش برسدامالذت بردن از اعمال خشونت دیگر...!وقتی مجازات اعدامی که قراربود برای عبرت دیگران و جلوگیری از تکرار جرم باشد خودش به یک تفریح و تفرج اجتماعی اول صبح تبدیل شود باید کمی در سلامت روانی این جامعه تحقیق کرد!
این ملت چندهزار ساله یک گاندی ندارد که از او بیاموزد که: «باید از گناه متنفر باشد نه از گناهکار»
باید برای تغییر این خصلت زشت درجامعه تلاش کنیم و البته گفت وگو.

نظرات 10 + ارسال نظر
کرت دریایی 1391/04/02 ساعت 15:10

گاندی کیه بابا؟
این ملت بهتر از گاندی را دارد
دکتررحیم پورازغدی دارد
حاج اقای پناهیان دارد
پروفسور حمیدمولانا دارد
دکترمحمدرضا رحیمی رادارد
مهندس مشایی رادارد
حمیدرضاخاوری دارد
شهرام جزایری دارد
دکتر پروفسور مهندس عباسی دارد
کمه؟
اگه نمی شناسی بگو نمیشناسم؟

فرهاد 1391/04/02 ساعت 15:27

به قول شاعر بزرگ شاملو در مرگ ناصری
از صف غوغای تماشاییان

به درستی اینها تماشایی اند نه تماشاچی !


چه زیباست جان دادن یک همنوع هر چند خلافکار باشد

به عبارت دیگر این شهر 3000 نفر دارد که دیدن مرگ و زجر کشیدن یک انسان برایشان راحت و قابل تحمل است.یعنی 3000 نفر که خشونت در آنان اپیدمی شده است.آدم یاد تماشاگران نبرد برده وشیر درنده در روم باستان می افتد!

شمس 1391/04/02 ساعت 18:32

ایا میدانید در تهران میدانی است به نام میدان محمدیه که مردم به ان میگویند میدان اعدام ! جایی که تقاطع خیابا ن مولوی با خیابان خیام است.
تاکسی هایی که داد میزنند اعدام دو نفر!و مردمی که خیام و مولوی سوار میشوند و میدان اعدام پیاده!

محسن 1391/04/02 ساعت 21:41 http://www.polis.blogsky.com

جالب تر اینکه بیشترشون دوربیم و گوشی رو روشن کردن تا از جان دادن یک انسان فیلم بگیرن و بار ها و بار ها نگاه کنن و به دیگران هم نشون بدن...!

سلام
به ما هم سربزن

گفتگو، تمام راه های گفتگو مسدود است

منا 1391/04/04 ساعت 09:30 http://radiomona.blogsky.com

به این میگن : نه تفریحات نا سالم

اما چطور اینهمه آدم از این نه تفریحات لذت می برند ؟

رهی 1391/04/04 ساعت 17:08

هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگر چه دستانش از ابتذال، شکننده تر بود.

هراس من – باری – همه از مردن در سرزمینی است

که مزد گورکن

از آزادی آدمی

افزون تر باشد

نیما 1391/04/05 ساعت 10:18 http://www.kianian.ir

حتما دیده اید آقا ، کسانی را که خلاف رانندگی برایشان بسیار عادی شده است و چنان خونسردانه و خودخواهانه به اصطلاح ما خوزستانی ها رانگ ساید ( حرکت در خلاف جهت لاین) می آیند که تعجب میکنی ، استدلالشان هم این است که دور برگردان بعدی دور است ، همین 200 متر را خلاف میروم چیزی نمی شود ، اینها انقدر اینکار را انجام داده اند که دیگر برای همه عادی شده است ، رانندگان دیگر هم که مسیرشان از آنجاست می دانند که هر دم امکان ملاقات یکی از این انسان های بی عقل وجود دارد ودیگر تعجب نمی کنند
حال اعدام ، این یکی هم دقیقا مثل مثال بالاست ، انقدر این جانیان و خلافکاران را در ملاء عام حلق آویز کردیم و دست و پا زدنشان را نشان ملت دادیم ، برای همه عادی شده است..میروند که ببینند که اعدامی برای مردن چقدر وقت می خواهد ! یا اینکه گردنش چطوری می شکند و یا ....
زنده باد جنوب.ثروتمندان ژنده پوش . ما و شما و بوشهر .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد